داشتم با خودم آهنگ زمزمه میکردم

داشتم با خودم آهنگ زمزمه میکردم🎵 ...
مامانم گفت: نکن ،سرم رفت😡 !!!
گفتم :دیوونه بازی نکن،خودتو راضی نکن که عاشقم نباشی که عاشقم نباشی😍 ...
گفت:دیوونه شدی رفت از دست این دوتا خواننده..
گفتم: دیوونه من که عاشق شدم، عاشق شدم دوباره❤ ️...
گفت: عاشق کی؟؟
گفتم: عشق فقط خود تو نمیخوام نباشی 👌 ❤ ️...
گفت: تو حالت خوبه؟؟؟
گفتم: تا حالا نبودم تو عمرم من تو این حالت🙄 ...
گفت: خدایا این زده به سرش... برم یه چیزی بیارم بخوره شاید خوب شد😱
گفتم: نه جون من نرو، بمون یه چیزیو میخوام بهت بگم😀 ..
گفت: چی؟؟؟
گفتم: برو دارمت، تنها نمیذارمت😌 🙈 ....
گفت: خدایا خودت حالشو خوب کن!!! 🙏
گفتم: حالا، حال من بهتره باتو.. 😌 😌
یه چیزی با خودش گفت وبرگشت که بره بیرون...
گفتم: یه لحظه نگام کن..
گفت: چیه؟؟؟
گفتم: این دل حالیش نیست، حالیش نیست نبینه خندتو😂 😂 😂 ...
وایساد خندیدن.😂 😂 ...
گفتم: جون بخند، بخند که طعمش همیشه باهامه.❤ ️😂 ..
عصبانی شد رفت بیرون درو محکم زد بهم.
گفتم: هر باراین درومحکم نبند نرو...
بلند داد زد: تو واقعا دیوونه شدی!!!
گفتم: دروغ محضه، یه دروغ محضه..
وضعیت خودمه مدیونید فک کنید دروغ میگم
م
دیدگاه ها (۱۰)

😂 اینام پسر خاله دارن منم پسر خاله دارم فقط بلده حرص ادم روو...

امیر رفته توی مغازه همه رنگ هاشو خریده امده بیرون😂

😻 🙀 اب قنددد لطفااا

😐 من مردممممم😍 #رهام#ارتیست

عاشق یاورم😭🛐 ولی داستان یاور...وای منه دیوونه بچه که بودم فک...

پارت اولو خیلی طولانی گذاشتم شروع رمان :اگه طُ نباشی یکی د...

Step brother p2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط