با من که به چشم تو

با من که به چشم تو
گرفتارم و
محتاج

حرفی بزن
ای قلب مرا برده به تاراج

#فاضل_نظری

🍃 🌸
دیدگاه ها (۳)

درین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند به دشت پر ملال ما پرنده ...

انتظار نه پیر می شناسد نه جواننه زن و نه مرد، نه سیاه و نه س...

یک قصه بیش نیستغم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر ا...

یه آدمایی تو زندگیت هستنکه نفس کشیدنشونبه آدم اطمینان خاطر م...

میدانی جاناتو دلیل چشم باز کردن هر صبح منیآرامش این قلب تپند...

عاشقانه های شبنم بیاد بابامحمدم

تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ایپیدا کنیم دلخوشی کودکانه‌ایای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط