گل آرزوهایش را از میان هزاران گل چید و بوسید و به روی چشم
گل آرزوهایش را از میان هزاران گل چید و بوسید و به روی چشمانش گذاشت؛
نمی دانست خودش آرزویی بوده است که حالا به روی چشم ها جا دارد...
نمی دانست خودش آرزویی بوده است که حالا به روی چشم ها جا دارد...
- ۳۷۲
- ۲۱ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط