برادران من

برادران من
پارت چهار
گفت بونتن من موافقت کردم که عضو بونتن بشم پرسیدم فقط چطوری باید عضو بونتن بشم ران بهم گفت تو از الان عضو بونتنی گفت فقط باید خودتو به بچها معرفی کنی پرسیدم کی و کجا باید خودمو معرفی کنم ران گفت فردا خودمون بهت زنگ میزنیم گفتم که حالا این بحس هیچ شما چطوری شماره منو گیر آوردین ریندو یه پوز خند زد و گفت ما حتی آدرس خونتو بلدیم گفتم اگه این جوریه چرا تا الان نیو مدین دنبالم بگردین یا چرا حتی نیو مدین سر خاک مامان ران شروع کرد به صحبت بهم گفت تو روزای آخر وقتی مامان بیمارستان بود ما آدرس اونجا رو به زور پیدا کردیم تا مامان رو ببینیم وقتی رسیدیم بدو بدو رفتیم پیش مامان اون بهمون گفت شما دوتا یه خواهر دارین.
دیدگاه ها (۰)

بعد سال ها پارت بعدی رو گذاشتم 😂😂😁😎👌🏻👌🏻🗿🗿🗿🗿

پارت پنج ما پرسیدیم اسم خواهرمون چیه مامان گفت کوکو عه و حتی...

me: My many years of lovPart:⑥⑦ویو میونگبعد چند مین دکتر اوم...

پارت دوم رمان عشق اجباری

“Smile of Death” Part(۶)از زبان هیکاریبلند شدم، دوش گرفتم و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط