#پایـیز نـزدیڪ اسـتمن صدایش را از ریـزش یڪ برگ عطرش را از خاڪ بـاران خورده ے باغچههوایش رااز خنڪاے دلچسـب #ݝروبو حالَش را از دلتنگی هاے لجوجـانه ے قلبـماحساس میڪنمتو چـےپـایـیز را حـس میڪنی