اعضا به عنوان باباتون پارت
اعضا به عنوان باباتون پارت ²
هان : شما و اون یه تیم هستید مقابل تمام ادمای جهان !
هروقت مادرتون هانو کتک میزنه (#هان_مظلوم_تر_از_کودکان_غزه) شما طرفداری هانو میکنید ، در ازاش هرموقع تو مدرسه یه گندی میزنید هان بجای مادرتون میاد و نجاتتون بده
وقتی بچه بودین اون دفتر نقاشی شما بود . ارایشش میکردین لباس تنش میکردن رو موهاش برچسب میچسبوندین , درحدی که خسته میشد و پرتتون میکرد رو تخت .
فلیکس : اوه ، میدونی اون بیشتر شبیه برادر بزرگترته تا پدر . حتی بعضی وقتا شما باید مامان اون بشین
از بچگی عادت داشتین باهم اشپزی کنید و وقتی گند زدید از مادرتون کتک بخورید .
چون اون پدرتونه ولی خیلی اطلاعاتی از پدر بودن نداره شما بیشتر پیش دوستاش (اعضا) بزرگ شدین .
البته ، شما به هیولا شناخته میشین چون شما تنها ادم روی کره زمین هستید که میتونه اعضا رو وادار کنه لباس پرنسسی بپوشن و تو مهمونی چای خیالیت شرکت کنن .
«فلیکس ، انقدر که برای بچه تپ زحمت کشیدم برای بچه خودم نکشیدم»-لینو
سونگمین : شما بهترین و ناز ترسن بابای دنیارو دارین . شما پرنسس هستین و همیشه حرف با حرف شماست ، یچیزی درخواست کنید ، اون خودشو میکشه تا اونو فراهم کنه .
اون یه پدر مجرده و شماهم درواقع از پرورشگاه اومدین ، اما اون به شما خیلی وابستست و هرکاری میکنه .
اون تا موقعی که ابتدایی بودین عادت داشت شبا تو بغل شما بخوابه ، اما از یه مدت به بعد که بزرگتر شدین خجالت میکشید چون شما خیلی خوشگل بودین .
اونو زیاد بغل نکنید ، چون حسابی سرخ میشه
«بچه های مدرسه اذیتت کردن ؟ فقط یه اسم بده قندعسل »
جونگین : به پدر دست و پا چلفتیتون سلام کنید !
شما از موقعی که به دنیا اومدین مادرتون رو بیشتر دوست داشتین و به جونگین اخم میکردین ، اما موقعی که تو تولد دو سالگیتون پاش پیچ خورد و کیک محکم کوبونده شد تو صورت بنگچان شما با جونگین حال کردین .
فکر نکنید دست و پا چلفتی بودن بهتون ارث نرسیده ، سما هر روز یکی از اموال مدرسه رو خراب میکنید و دفتر مدرسه خونه دوم جونگینه
«الو ؟ لینو هیونگ ، گفتی اگر دخترم برای اولین بار پریود شد باید چیکار کنم ؟»
اون همیشه توی مراقبت کردن از شما مشکل داشت برای همین مخفیانه کلاس دختر داری میره ، غافل از اینکه اون کلاس برای بچه های دو سال تا هفت ساله نه دختر ۱۵ سالش
«یونگ بوکا ، گریه نکن . بزرگ شدن بچت یچیز عادیه .»
«چانگبین هیونگ ، من جونگینم !»
کدوم پدر رو دوست دارید ؟
#فیکشن #سناریو #وانشات #اسکیز #استری_کیدز
هان : شما و اون یه تیم هستید مقابل تمام ادمای جهان !
هروقت مادرتون هانو کتک میزنه (#هان_مظلوم_تر_از_کودکان_غزه) شما طرفداری هانو میکنید ، در ازاش هرموقع تو مدرسه یه گندی میزنید هان بجای مادرتون میاد و نجاتتون بده
وقتی بچه بودین اون دفتر نقاشی شما بود . ارایشش میکردین لباس تنش میکردن رو موهاش برچسب میچسبوندین , درحدی که خسته میشد و پرتتون میکرد رو تخت .
فلیکس : اوه ، میدونی اون بیشتر شبیه برادر بزرگترته تا پدر . حتی بعضی وقتا شما باید مامان اون بشین
از بچگی عادت داشتین باهم اشپزی کنید و وقتی گند زدید از مادرتون کتک بخورید .
چون اون پدرتونه ولی خیلی اطلاعاتی از پدر بودن نداره شما بیشتر پیش دوستاش (اعضا) بزرگ شدین .
البته ، شما به هیولا شناخته میشین چون شما تنها ادم روی کره زمین هستید که میتونه اعضا رو وادار کنه لباس پرنسسی بپوشن و تو مهمونی چای خیالیت شرکت کنن .
«فلیکس ، انقدر که برای بچه تپ زحمت کشیدم برای بچه خودم نکشیدم»-لینو
سونگمین : شما بهترین و ناز ترسن بابای دنیارو دارین . شما پرنسس هستین و همیشه حرف با حرف شماست ، یچیزی درخواست کنید ، اون خودشو میکشه تا اونو فراهم کنه .
اون یه پدر مجرده و شماهم درواقع از پرورشگاه اومدین ، اما اون به شما خیلی وابستست و هرکاری میکنه .
اون تا موقعی که ابتدایی بودین عادت داشت شبا تو بغل شما بخوابه ، اما از یه مدت به بعد که بزرگتر شدین خجالت میکشید چون شما خیلی خوشگل بودین .
اونو زیاد بغل نکنید ، چون حسابی سرخ میشه
«بچه های مدرسه اذیتت کردن ؟ فقط یه اسم بده قندعسل »
جونگین : به پدر دست و پا چلفتیتون سلام کنید !
شما از موقعی که به دنیا اومدین مادرتون رو بیشتر دوست داشتین و به جونگین اخم میکردین ، اما موقعی که تو تولد دو سالگیتون پاش پیچ خورد و کیک محکم کوبونده شد تو صورت بنگچان شما با جونگین حال کردین .
فکر نکنید دست و پا چلفتی بودن بهتون ارث نرسیده ، سما هر روز یکی از اموال مدرسه رو خراب میکنید و دفتر مدرسه خونه دوم جونگینه
«الو ؟ لینو هیونگ ، گفتی اگر دخترم برای اولین بار پریود شد باید چیکار کنم ؟»
اون همیشه توی مراقبت کردن از شما مشکل داشت برای همین مخفیانه کلاس دختر داری میره ، غافل از اینکه اون کلاس برای بچه های دو سال تا هفت ساله نه دختر ۱۵ سالش
«یونگ بوکا ، گریه نکن . بزرگ شدن بچت یچیز عادیه .»
«چانگبین هیونگ ، من جونگینم !»
کدوم پدر رو دوست دارید ؟
#فیکشن #سناریو #وانشات #اسکیز #استری_کیدز
- ۳.۵k
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط