با لبت بازی نکنرقصش خزان سازد مرا

با لبت بازی نکن،رقصش خزان سازد مرا
دیده برلب چون نهم،خوابم گران سازد مرا

رقص گیسویت کنار لب ، مرا دیوانه کرد
رقص لب با رقص گیسو،لب گزان سازد مرا
دیدگاه ها (۱)

از بهشت لبهای تو، باز هم سیب خواهم چید این بار مــرابه کجا م...

یادمه بچگی هام وقتی می رفتم قبرستون ، سعی میکردم پام روی قبر...

عشقتداغ بزرگی بودکه روزگاربر دل و پیشانی ام گذاشتحالا تو بگو...

‏فقط لحظه ای که هزار جور دلیل و منطقت برات میارن ک اون بدردت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط