کجا رفت انسانیت سعدیا

کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا


بنی آدمت ٬ دور از یکدیگرند
برای یکی نان ٬ به هم میپرند
چو گرگند و همنوعِ خود ٬ میدرند
کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا

چو عضوی به درد آورد ٬ روزگار
دگر عضوها مینمایند. ٬ فرار
و یا میزنند طعنه ها ٬ آشکار
کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا

من از محنت دیگران ٬ بی غمم
زنم نیش چون ٬ کژدم و اَرقَمم
به سختی به زخمِ خودم ٬ مَرهَمم
کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا

زمانه دگر ٬ چون زمانِ تو نیست
جهان نیز همچون ٬ جهانِ تو نیست
مروّت بکلّی ٬ به جانِ تو نیست
کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا

همه دست در جیبِ هم ٬ میبرند
به نانی فروشندت و ٬ میخرند
اگر خواب باشی ٬ تو را میدرند
کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا

همه صیدِ مرغِ ٬ هرم میکنند
کتابِ خدا را ٬ اَلم میکنند
ز کذب اکتفا ٬ بر قسم میکنند
کجا رفت انسانیت ؟ سعدیا

نصیحت به امثال یوسف ٬ مگوی
ز اعضایِ خود نیز عضوی ٬ مجوی
نه پیمان ماندَست ٬ نه مِی در سبوی
کجا رفت انسانیت ؟
دیدگاه ها (۲)

‍ کودک که بودمگمان میکردمسردتر از بستنی چیزی وجود ندارد..حال...

روزی به تمام این بی قراری ها می خندیو ساده از کنارشان می گذر...

تمام سهم من از تومرگ روحی است که به تماشا یش نشسته امآه ای‌ ...

آرام بگیــر دلـــم ... !میـــدانـم دلتنـگـش هستــی... میـــد...

💠حکمت های صادقی - حق مسلمان بر مسلمان🔰امام صادق علیه السّلام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط