پاییز

فصلها از پی هم میگذرند اما من
چهار فصل دلم از غصه ی تو پاییز است
هر کجا مینگرم جز تو نمی یابم باز
بند بند دلم از عطر تنت لبریز است
کاش پاییز نگاه تو به بادم میداد
تا که رسوا نشوم این همه از درد فراق
اوج ابیات غزلهای منی بی وقفه
کی کجا باز بگیرم نفسی از تو سراغ
دیدگاه ها (۰)

زندگی کن...

پیاده روی خانوادگی

از ماست که بر ماست

کمی زندگی...

هـ؋ـت وارث🍷Part25بود .."ویو چند ساعت بعد "<خورشید غروب کرد و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط