شخصی یک سکه طلا در دست کودکی دید و به طمع افتاد و به ...

شخصی یک سکه طلا در دست کودکی دید و به طمع افتاد و به او گفت: این سکه را با یک آب نبات عوض می کنی؟!
کودک گفت: باید برایم صدای الاغ در بیاوری تا سکه را بدهم!
آن شخص هم بلافاصله شروع به عرعر کرد و بعد گفت: حالا سکه را بده!
کودک گفت: تو با این خریّتی که داری، فهمیده ای که این سکه طلاست، آنوقت انتظار داری من که آدم هستم، متوجه نباشم؟!!!...
دیدگاه ها (۲)

نزدیک ترین حالات بنده به خداوند زمانی است که شکمش سبک باشد و...

بپرهیزید از زیاد خوردن، زیرا پرخوری بدن را فاسد و بیماری بر ...

#گل ها زبانِ خجالتی ها هستند!خیلی حرف ها را میشود با یک شاخه...

بپرهیزید از زیاد خوردن، زیرا پرخوری بدن را فاسد و بیماری بر ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط