شخصی یک سکه طلا در دست کودکی دید و به طمع افتاد و به ...
شخصی یک سکه طلا در دست کودکی دید و به طمع افتاد و به او گفت: این سکه را با یک آب نبات عوض می کنی؟!
کودک گفت: باید برایم صدای الاغ در بیاوری تا سکه را بدهم!
آن شخص هم بلافاصله شروع به عرعر کرد و بعد گفت: حالا سکه را بده!
کودک گفت: تو با این خریّتی که داری، فهمیده ای که این سکه طلاست، آنوقت انتظار داری من که آدم هستم، متوجه نباشم؟!!!...
کودک گفت: باید برایم صدای الاغ در بیاوری تا سکه را بدهم!
آن شخص هم بلافاصله شروع به عرعر کرد و بعد گفت: حالا سکه را بده!
کودک گفت: تو با این خریّتی که داری، فهمیده ای که این سکه طلاست، آنوقت انتظار داری من که آدم هستم، متوجه نباشم؟!!!...
- ۳۷۰
- ۳۰ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط