چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغی زقفس پریده باشد

پروبال ما بریدند ودر قفس گشودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد

من از آن یکی گزیدم که بجز یکی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد

من اگر چه بر درختم ولی آن سیاه بختم
که رسیده باغبان و ثمری نچیده باشد

بجز آن کشیده ابرو که خمیده در جوانی
نشنیده ام جوانی که قدش خمیده باشد

اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مباد ازما،که بدی رسیده باشد

#صادق_سرمد
#شعر#غزل
.
دیدگاه ها (۱۷)

کنارِ پنجره بهتر که در سکوت بمیردکسی که خاطره‌ای بی ترانه دا...

در اتاقی که به اندازه یک تنهایی ستدل منکه به اندازه یک عشق س...

و آدم اگر دلش بگیرددردش را به کدام پنجره بگوید؟که دهانش پیشِ...

دل های ما که بهم نزدیک باشددیگر چه فرقی می کندکه کجای این جه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط