تیزر فصل میان خاکستر و نور
༆༒ تیزر فصل ۲ ،میان خاکستر و نور ༒༆
«همهچیز از جایی شکست
که قرار نبود حرفی گفته شود.
خشم،
مثل جرقهای کوتاه
دلها را از هم دور کرد،
و سکوت
کاری کرد که هیچ فریادی نتوانست.
روزها گذشتند
با نگاههایی که دزدیده میشدند،
با جملههایی که نیمهکاره میماندند،
با قلبهایی که هنوز
به نام هم میتپیدند.
بازگشت،
آسان نبود.
غرور سنگین بود
و ترس،
همیشه یک قدم جلوتر.
اما بعضی لحظهها
از راه میرسند
که هیچ دفاعی در برابرشان نیست.
وقتی فاصله
به چند سانتیمتر میرسد،
وقتی نفسها
ریتم هم را پیدا میکنند،
و زمان
تصمیم میگیرد مکث کند…
دیگر بحثِ گفتن یا نگفتن نیست.
احساس،
خودش راهش را پیدا میکند.
این داستانِ
دعواهاییست که به دلتنگی ختم میشوند،
ترسهایی که به آغوشِ امن تبدیل میشوند،
و لحظهای
که همهچیز نابود میشود، بیآنکه حتی یک کلمه گفته شود، تنها صدای نفس هایی که رو به خاموشی هستند.»
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━☆
منتظر حمایتا هستم☺︎
«همهچیز از جایی شکست
که قرار نبود حرفی گفته شود.
خشم،
مثل جرقهای کوتاه
دلها را از هم دور کرد،
و سکوت
کاری کرد که هیچ فریادی نتوانست.
روزها گذشتند
با نگاههایی که دزدیده میشدند،
با جملههایی که نیمهکاره میماندند،
با قلبهایی که هنوز
به نام هم میتپیدند.
بازگشت،
آسان نبود.
غرور سنگین بود
و ترس،
همیشه یک قدم جلوتر.
اما بعضی لحظهها
از راه میرسند
که هیچ دفاعی در برابرشان نیست.
وقتی فاصله
به چند سانتیمتر میرسد،
وقتی نفسها
ریتم هم را پیدا میکنند،
و زمان
تصمیم میگیرد مکث کند…
دیگر بحثِ گفتن یا نگفتن نیست.
احساس،
خودش راهش را پیدا میکند.
این داستانِ
دعواهاییست که به دلتنگی ختم میشوند،
ترسهایی که به آغوشِ امن تبدیل میشوند،
و لحظهای
که همهچیز نابود میشود، بیآنکه حتی یک کلمه گفته شود، تنها صدای نفس هایی که رو به خاموشی هستند.»
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━☆
منتظر حمایتا هستم☺︎
- ۱.۷k
- ۰۶ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط