سرد است و بادها خطوط

سرد است و باد‌ها خطوط
مرا قطع می‌کنند
آیا در این دیار کسی هست
که هنوزاز آشنا شدن
با چهره‌ی فنا شده‌ی خویش
وحشت نداشته باشد؟

آیا زمان آن نرسیده‌ست
که این دریچه باز شود باز باز باز
که آسمان ببارد
و مرد، بر جنازه‌ی مرد خویش
زاری کنان نماز گزارد؟

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
دیدگاه ها (۰)

آن ِ عزیزم !این روزها هر وقت به تو فکر می کنم ،به تصویر ِ کب...

گاهی دلم می‌خواهد بگذارم برومبی ‌‌هرچه آشنا،گوشه‌ی دوری گمنا...

ما نوشتيم و گريستيمما خنده كنان به رقص بر خاستيمما نعره زنان...

مرا عظیم‌تر از اینآرزویی نمانده استکه به جُستجوی فریادی گم‌ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط