نگاهش رو به زمین دوخت و پرسید

نگاهش رو به زمین دوخت و پرسید
چقدر دوسم داری؟
بدون معطلی جواب دادم
یه دونه
دیدم اشک گوشه چشمان زیبایش نشست
با انگشت اشکهای گوشه چشمش را پاک کردم
و ادامه دادم
یه دونه
اما مردونه...
دیدگاه ها (۱)

از رها کردن نترسباور کن هیچ کس نمی تواندچیزی که مال توست را ...

پیشانی ام سجده گاه لب هایتچشمانم میعادگاه قدم هایتدستانم تکی...

ﻧﯿﻤﻪ گم گشته ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﯽﺳﺮ ﺑﺠﻨﺒﺎﻧﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ...

:-)

#رئیس پدرم#PART_8رفتم داخلدیدم دستاشو گذاشته رو در و داره با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط