دلم آشفته آن ماهی نازست هنوز

دلم آشفته آن مايه‌ی نازست هنوز
مرغ پر سوخته در پنجه‌ی بازست هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسيد
دل به جان آمد و او بر سر نازست هنوز

گرچه بيگانه ز خود گشتم و ديوانه ز عشق
يار، عاشق كش و بيگانه نواز است هنوز

خاك گرديدم و بر آتش من آب نزد
غافل از حسرت ارباب نياز است هنوز

گرچه هر لحظه مدد مى‌دهدم چشم پر آب
دل سودازده در سوز و گداز است هنوز

همه خفتند به غير از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه ديوانه دراز است هنوز

گرچه رفتى ز دلم حسرت روى تو نرفت
در اين خانه به اميد تو بازست هنوز

اين چه سوداست «عمادا» كه تو در سر دارى
وين چه سوزيست كه در پرده سازست هنوز 💜
دیدگاه ها (۰)

🔻 آداب دیپلماسی، به کنار! برسانید بدست رئیس‎جمهور مثلا نهج‎ا...

🔻بخوانید «بزرگترین غارت تاریخ ایران»!🔸میراث یک قرن تلاش مردم...

‍ 🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْ...

تصور کنید این تصویر احمدی نژاد بود و اصلاحطلبان و اصولگرایان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط