چشم وا کردم و دیدم ه خدایم

چشم وا کردم و دیدم ڪه خدایم
" تـــــو " شدی
دفتر پر غزل خاطره هایم
" تــو " شدی
در سرم نیست بجز حال و هوای
" تــو "و عشق
شادم از اینکه همه حال و هوایم
" تــو " شدی
‌‌
دیدگاه ها (۰)

‌ تا آخرین نفسی که میکشم...‌ ‌ ‌ ‌ ‌عاشق تو خواهم ماند

کــــــــآش میــــــــــشُـددرلابـــــه لایِ مـــــوهـایَــت...

فدای تويی که اگر تو همه دنیا واست جا نباشه !تو قلب من ، اندا...

از آتش عشق تو جوانی خیزددر سینه جمالهای جانی خیزدگر می‌کشیم ...

منم و دفتر شعری که پر از اسرار استشرح دلتنگی و دیوانگی ام بس...

با نگاهم چشم هایت را زیارت میکنمچشم می بندم تو را در دل عباد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط