وقتی آدما دارن از خاطرات عاشقونشون حرف می زنن مثل بچه ها

وقتی آدما دارن از خاطرات عاشقونشون حرف می زنن مثل بچه ها که پای قصه تعریف کردن مامان بزرگشون نشسته‌ان‌، با ذوق به حرکت لباشون نگاه می کنمو با دقت گوش میدم و رویاپردازی میکنم.
دلم میخواد واژه واژه این خاطره ها رو لمس کنم.
نه که لمس نکرده باشم.چرا!!!
اما کنار تو ... نه!
مثلاً وقتی بچه‌های کوچه نمیزاشتن بسکتبال بازی کنم یکی بود که همه نوبتای پرتاب توپشو می داد به من
یا مثلاً وقتی رو شنای ساحل نوشهر قدم می زدیم و باد شالمو از رو سرم انداخت یکی بود که بگه میدونستی موج موهات از موج دریا هم قشنگ تره؟ حتی بهم ماهیگیری یاد داد و می گفت من جذاب ترین ماهی گیر دنیام!!!
میگفت : اصلا همین ژستای حرفه ای بودنم ازش یه عاشق ساخته.
میدونی؟؟؟
وقتی دفترچه خاطراتمو ورق میزنم می رسم به آدمایی که می‌خواستن بانوی شعراشون باشم چون شعر می‌فهمیدم ، شعر می‌خوندم.
یه جاهایی یه کسایی هم بودن که می‌خواستن تکیه گاهم باشن برای یک عمر شاعر موندنم !
می‌خواستن‌ وقتی خودکار انگشتامو کلافه میکنه با بوسیدن دستام خستگی و ازم دور کننو
من تو بغلشون واژه ها رو شعر کنم.
خاطرات من یه جاهایی از همه خاطرهای عاشقونه قشنگ و عاشقونه تره اما کنار کسایی که تو نیستی .
و من تا آخر عمر برای عاشقونه هایی که تو رو کم داره ذوق میکنم اما عاشقی نه !!!
به همشون به چشم خاطرات دوستانه نگاه میکنم و منتظر میمونم تا بیای و همین خاطره هارو با تو بسازم اما عاشقونه تر.
خیلی عاشقونه تر!!!
بیا تا بتونم عشق و لمس کنم
تا بتونم عاشقی کنم.
میای دیگه؟
مگه نه؟


عصر روز چهارشنبه 1397/03/30
1386
1383
دیدگاه ها (۱۵)

اشک ایران❤ بامداد پنجشنبه 1397/03/31بعد از بازی ایران - اسپا...

تا وقتی یاد نگیریم خام قربان صدقهعزیزم، جانم های روزمرگی آدم...

یادت نرود ما به هم احتیاج داریم!برای رسیدن ها و فرار کردن ها...

کجای شهر قدم می‌زنی ؟می‌خواهم کاملا اتفاقیاز آنجا رد شوم ......

عاشقی با تو قشنگ است بیا دل بدهیم فکر کن ! قافیه تنگ است بی...

هوش مصنوعی

انسانیت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط