زندگی در سئول p

زندگی در سئول p15


ویو کوک

ات رفت تا کارای لازم و انجام بده منم تو این فاصله میز صبحونه رو چیدم...در کل آشپزی خوبی دارم ولی نمیدونم ات از دستپختم خوشش بیاد یا نه

ات: اوووو چه کردی جناب جئون
کوک: بخور ببین خوشت میاد
ات: اصن بهت نمیومد اشپزی بلد باشی
کوک: اره ولی واسه همه اشپزی نمیکنم فقط ادمای خاص
ات: پس یعنی من خاصم ؟
کوک: بلی بلی
ات: داداشمی
کوک: بخور خواهر

....

ات: ممنون بابت صبخونه خیلی خوشمزه بود
کوک: خواهش میکنم
ات: خب دیگه سریع باید اماده شیم تا کالج دیر نشده
کوک: اره
( آماده شدن و رفتن کالج)

....
دیدگاه ها (۲)

زندگی در سئول p16ویو ات با کوک رفتیم کالج... وقتی که دوتایی ...

زندگی در سئول p17( کلاسشون تموم شد)شوگا: بلاخره تموم شد تهیو...

زندگی در سئول p14ویو ات چشمامو باز کردم...این ور و اونور رو ...

زندگی در سئول p13ویو ات همین طور داشتم از صدای بارون و پیاده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط