چيزي از فرق سرش ب سرعت پايين آمد ؛ از چشمهايش بيرون زد ، گلويش را خراشيد و توی دلش فرو ريخت!اين شكل طبيعیِ چيزی بود ك بعدها فهميد غصه است..!🥀