من انقدر امروز وفرداهای نیامدن را دیده امکه دیگر هیچ وعد
من انقدر امروز وفرداهای نیامدن را دیده ام,که دیگر هیچ وعده بی سرانجامی خواب وخیال ارزوهایم رااشفته نمیکند,حالا دیگریادگرفته ام که فراموشی دوای درد همه ی نداشتنها ,نخواستنهاست.یاد گرفتم که بشنوم فردا...وبه روی خود نیاورم که فرداها هیچوقت نمی ایند....
- ۴۰۹
- ۱۵ آذر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط