آن روزها من به سلیقه کسی که دوستم داشت و دوستش داشتم

"آن روزها من به سلیقه کسی که دوستم داشت و دوستش داشتم
سر تا پایِ زندگیم را آبی کرده بودم ،
آبیِ آبی .. آبی به رنگ دریـا ..
و ناگهان یک روز او را دست در دست کسی دیدم که
سر تا پایش زرد بود .. زرد ، مثل نـور
من شنا نمی دانستم .
دلم فرصت نداد تا شنا یاد بگیرم .
و غرق شدم
در دریایِ آبی بیکران رویاها و کابوسها!"

#حسین_پناهی
دیدگاه ها (۱)

گاهی وقتاباید برای درست شدنِ همه چیز،احساساتتو بُکُشی!

یه عده فکر کردن قراره اونا به ما بی اعتنایی کنن و ما تا آخر ...

من اگه با چایی آشنا نمیشدمخیلی وقت پیش زندگی و میذاشتم و میر...

فهمیدم اصلا مهم نیست ما چطور هستیم و رفتار میکنیم. آدما ما ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط