گاهی اوقات قلم ناتوان می شود از شرح آنچه بر احوال آدمی می

گاهی اوقات قلم ناتوان می شود از شرح آنچه بر احوال آدمی می گذرد. چگونه کلمه به کلمه اوضاع هوادار پرسپولیس را به کاغذ بیاورم؟ چگونه بنویسم از آنچه بر این تیم روا می دارند؟
از وزارت ورزش تا مدیر و پیشکسوت، هیچکس به فکر این تیم نیست. انگار که یک شیر را در میان قفسی مملو از شغال ها انداخته و به در و دیوار کوبیدنش را به تماشا نشسته باشند. شیر زخمی می شود اما همچنان تلاش می کند. میجنگد تا زنده بماند‌. اما مگر به این راحتی هاست؟ شیر هم که باشی وقتی فضا تنگ شود، توان مقابله با شغال ها را نداری.
هوای آسمان پرسپولیس تنگ است، گرفته و بی بارش. مثل آسمان شهریور، بلاتکلیف. که مدام بغض می کند اما نمی بارد.
هیچ کدام از شما لیاقت نشستن روی این مسندها را ندارید. شما برازنده این تیم نیستید. شما هرگز لیاقت این هواداران را نداشته اید. شما کوچک بودید برای این تیم. کاش اگر قرار است این کشتی غرق شود، حداقل سبک بار به اعماق دریا برویم. ما حتا علاقه ای به غرق شدن و مردن در کنار شماها نداریم.‌ اگر تا لحظه آخر این پول پرداخت نشد، با یک استعفای دسته جمعی بار غم ما را سبک کنید💔🙂
دیدگاه ها (۱)

#مردیم_از_خوشی🙂💔

خدا لنتتون کنه چرا آخع🙁😭💔

پرسپولیس و هواداراش درگیر مشکلات ریز و درشت، تیم منتخب وزارت...

🔴درخواست هواداران از علی کریمی؛👇علی آقای عزیز، ما از باشگاه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط