رئیس جذاب من
🔮رئیس جذاب من 🔮
Part29
#اردلان
وقتی آیناز تعریف کرد با تعجب گفتم
واقعا مارال یه همچین کاری کردش
آره
واقعا نمیدونم چرا این کارو کرده بود مارال
خب نگفت چرا این کارو کرده
نوچ ولی من میدونم چرا این کارو کرده
با تعجب گفتم
چیه
عاشق ارسلان هستش بخاطره همین اینکارو میکنه
چییی
احساس کردم قلبم ایستاد
لبخند مصنوعی زدمو گفتم
باشه پس من دیگه بریم
آیناز با تعجب گفت
کحا میموندیم دیگه الانم ارسلان میاد
نه مرسی همون آمده بودم تورو ببینم خداحافظ
وقتی رسیدم خونه احساس کردم قلبم ایستاد یع...یعنی مارال عاشق ارسلانه
من چم شده اصلا به من چه
#آیناز
وقتی اردلان رفت خیلی مشکوک بود چرا وقتی گفتم عاشقه ارسلانه رنگش پرید
شونه ایی بلا انداختم من چه بدونم آخه
رفتم بالا تا کمی استراحت کنم که
در با صدای بدی باز شد
باتعجب برگشتم که دیدم ارسلانه
بالبخند رفتم پیشش و گفتم
عشقم چرا اینجوری میایی خسته نباشی آقامون ارد
خفه شو
باتعجب گفت چیی
از موهام گرفتو برد تو اتاق
پرتم کرد رو تخت
چیکار میکنی ارسلان حالت خوبه
خیانت کار
چیی
چیه فکر نمیکردی دستت رو شه هاااان
هانشو با داد گفت که بنظرم خونه هم لرزید
چندتا عکس برت کرد تو صورتم که گوشه لبم پاره شد توجه ایی نکردمو عکسارو یکی یکی دیدم من لخت تو بغل یه مردی بودم
با گریه گفتم
ای..این من نیستم بخدا من نیستم
خفه شو پاشو تن لشتو از خونه من برو
چ...چی
همونی که شنیدی پاشو برو
Part29
#اردلان
وقتی آیناز تعریف کرد با تعجب گفتم
واقعا مارال یه همچین کاری کردش
آره
واقعا نمیدونم چرا این کارو کرده بود مارال
خب نگفت چرا این کارو کرده
نوچ ولی من میدونم چرا این کارو کرده
با تعجب گفتم
چیه
عاشق ارسلان هستش بخاطره همین اینکارو میکنه
چییی
احساس کردم قلبم ایستاد
لبخند مصنوعی زدمو گفتم
باشه پس من دیگه بریم
آیناز با تعجب گفت
کحا میموندیم دیگه الانم ارسلان میاد
نه مرسی همون آمده بودم تورو ببینم خداحافظ
وقتی رسیدم خونه احساس کردم قلبم ایستاد یع...یعنی مارال عاشق ارسلانه
من چم شده اصلا به من چه
#آیناز
وقتی اردلان رفت خیلی مشکوک بود چرا وقتی گفتم عاشقه ارسلانه رنگش پرید
شونه ایی بلا انداختم من چه بدونم آخه
رفتم بالا تا کمی استراحت کنم که
در با صدای بدی باز شد
باتعجب برگشتم که دیدم ارسلانه
بالبخند رفتم پیشش و گفتم
عشقم چرا اینجوری میایی خسته نباشی آقامون ارد
خفه شو
باتعجب گفت چیی
از موهام گرفتو برد تو اتاق
پرتم کرد رو تخت
چیکار میکنی ارسلان حالت خوبه
خیانت کار
چیی
چیه فکر نمیکردی دستت رو شه هاااان
هانشو با داد گفت که بنظرم خونه هم لرزید
چندتا عکس برت کرد تو صورتم که گوشه لبم پاره شد توجه ایی نکردمو عکسارو یکی یکی دیدم من لخت تو بغل یه مردی بودم
با گریه گفتم
ای..این من نیستم بخدا من نیستم
خفه شو پاشو تن لشتو از خونه من برو
چ...چی
همونی که شنیدی پاشو برو
- ۲.۶k
- ۱۰ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط