پارتکما
⭐پارت۳۴/کما⭐
آت:خب حله؟
نیشش باز شد و سرشو به معنی مثبت تکون داد
(۲۰ دقیقه بعد)
دیگه رسیده بودیم که مین سو رو تک و تنها جلو در رستوران دیدم با اینکه کلاه ایمنی گذاشته بودم منو شناخت و لبخند به عز شونه هاشو زد و منتظر بود برم پیشش.
پیاده شدم و کلاهمو در آوردم و همراه اشک ذوق خیرش شدم که دستاشو باز کرد و دویدم سمتش و پریدم بغلش خیلی وقت بود ندیده بودمش شاید یه سه سالی میشد .روی گونمو بوسید و منم از بغلش اومدم بیرون بازم خیرش شدم
مین سو:آت خیلی وقت بود ندیده بودمت هنوزم موتور میرونی ؟بیا بریم تو لباست نازکه سرما میخوری
-همه جارو قرمز میدیدم چون خون جلو چشمامو گرفته بود از شدت عصبانیت میتونستم همه رو اینجا قتل عام کنم این نمیبینه منم اینجام؟چطوری آت جلو دوست پسرش لچبا یکی دیگه لاس میزد؟اون یارو چرا گونه آت رو بوسید؟دستای کوفتیش دور کمر آت باعث تنگی نفسم میشد که داد زدم:
تهیونگ:داری چه گوهی میخوری؟
آت:تهیونگ عابرو بزار بمونه
تهیونگ:یعنی چی؟داری باهاش لاس میزنی؟فکر نمیکردم اینقدر هرزه باشی
مین سو:هوی حرف دهنتو بفهما پاک ترین موجود دنیا اته الآنم نمیدونم کدوم کله خری هستی ولی من فقط رفیقشم فهمیدی؟
تهیونگ:تو یکی خفه شو آت دوست دخترمه
مین سو:خب باشه نمیدونم چیکار کردی دل دختری رو که تو دانشگاه و مدرسه میرید به همه پسرا رو بردی ،ولی میدونم که اشتباه نکرده
آت:تهیونگ واقعا فکر میکنی من هرزم؟
تهیونگ:متاسفم عصبی بودم یه زری زدم
آت:میدونی از چند روز چقدر بهم بی احترامی کردی؟ببخشمت؟من امشب تکلیفمو باهات روشن میکنم ولی هیچ دوست ندارم جلو رفیقم چیزی بهت بگم
سو بیا بریم تو
مین سو:میخوای بزنم لهش کنم؟
آت:زر مفت نزن نمیتونی فقط بیا بریم
مین سو:اوکی پس احتمالا نمیتونم
نظرتون؟😍
بچه ها یه نفر بود تا الان سه بار پارت ۳۲رو گزارش کرده پارت ۳۳رو گذاشتم واسه همین دیگه نمیتونم بزارمش عوضش تو هایلایت«کما»گذاشتم اگه تازه میخونین برین اونجا بخونین💗
آت:خب حله؟
نیشش باز شد و سرشو به معنی مثبت تکون داد
(۲۰ دقیقه بعد)
دیگه رسیده بودیم که مین سو رو تک و تنها جلو در رستوران دیدم با اینکه کلاه ایمنی گذاشته بودم منو شناخت و لبخند به عز شونه هاشو زد و منتظر بود برم پیشش.
پیاده شدم و کلاهمو در آوردم و همراه اشک ذوق خیرش شدم که دستاشو باز کرد و دویدم سمتش و پریدم بغلش خیلی وقت بود ندیده بودمش شاید یه سه سالی میشد .روی گونمو بوسید و منم از بغلش اومدم بیرون بازم خیرش شدم
مین سو:آت خیلی وقت بود ندیده بودمت هنوزم موتور میرونی ؟بیا بریم تو لباست نازکه سرما میخوری
-همه جارو قرمز میدیدم چون خون جلو چشمامو گرفته بود از شدت عصبانیت میتونستم همه رو اینجا قتل عام کنم این نمیبینه منم اینجام؟چطوری آت جلو دوست پسرش لچبا یکی دیگه لاس میزد؟اون یارو چرا گونه آت رو بوسید؟دستای کوفتیش دور کمر آت باعث تنگی نفسم میشد که داد زدم:
تهیونگ:داری چه گوهی میخوری؟
آت:تهیونگ عابرو بزار بمونه
تهیونگ:یعنی چی؟داری باهاش لاس میزنی؟فکر نمیکردم اینقدر هرزه باشی
مین سو:هوی حرف دهنتو بفهما پاک ترین موجود دنیا اته الآنم نمیدونم کدوم کله خری هستی ولی من فقط رفیقشم فهمیدی؟
تهیونگ:تو یکی خفه شو آت دوست دخترمه
مین سو:خب باشه نمیدونم چیکار کردی دل دختری رو که تو دانشگاه و مدرسه میرید به همه پسرا رو بردی ،ولی میدونم که اشتباه نکرده
آت:تهیونگ واقعا فکر میکنی من هرزم؟
تهیونگ:متاسفم عصبی بودم یه زری زدم
آت:میدونی از چند روز چقدر بهم بی احترامی کردی؟ببخشمت؟من امشب تکلیفمو باهات روشن میکنم ولی هیچ دوست ندارم جلو رفیقم چیزی بهت بگم
سو بیا بریم تو
مین سو:میخوای بزنم لهش کنم؟
آت:زر مفت نزن نمیتونی فقط بیا بریم
مین سو:اوکی پس احتمالا نمیتونم
نظرتون؟😍
بچه ها یه نفر بود تا الان سه بار پارت ۳۲رو گزارش کرده پارت ۳۳رو گذاشتم واسه همین دیگه نمیتونم بزارمش عوضش تو هایلایت«کما»گذاشتم اگه تازه میخونین برین اونجا بخونین💗
- ۳.۰k
- ۰۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط