باید از خاطرات ترسید
باید از خاطرات ترسید
مبادا باور زندگی را فلج کنند...
که
وقتی خاطرات بی حیا شوند،
دلتنگی بزرگتر از رسالت گریه می شود..
دیگر فرقی نمیکند که
به شک دیوار تکیه دهی یا
پشت آبرو خیابان پناه بگیری..
این خاطرات تمام نمی شوند که دوباره شروع نشوند..
مادامی که هرکس
درون خودش
خیابانی برای قدم زدن داشته باشد،
بی اختیار در آن زمینگیر می شود..
مبادا باور زندگی را فلج کنند...
که
وقتی خاطرات بی حیا شوند،
دلتنگی بزرگتر از رسالت گریه می شود..
دیگر فرقی نمیکند که
به شک دیوار تکیه دهی یا
پشت آبرو خیابان پناه بگیری..
این خاطرات تمام نمی شوند که دوباره شروع نشوند..
مادامی که هرکس
درون خودش
خیابانی برای قدم زدن داشته باشد،
بی اختیار در آن زمینگیر می شود..
- ۳۸۸
- ۰۳ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط