حتی اگر پاهایتان سنگین بود قدم بردارید

حتی اگر پاهایتان سنگین بود قدم بردارید
حتی اگر قدم هایتان لرزان بود
هر قدم را با ضرب به زمین بکوبید
حتی اگر مسیر یک مسیر آشنای لعنتی بود
از آن بگذرید
آدم های نصف نیمه بلاتکلیف را
زیر پا بگذارید
حتی اگر پایتان به سنگِ خاطره ای گیر کرد و افتادید
حتی اگر خاکی شدید
دوباره بلند شوید
گرد و خاک گذشته را
از روی لباستان بتکانید
و ادامه بدهید
بروید
روبروی یک پنجره تازه
بنشینید
حتی اگر جای زخم هایتان میسوخت
دندان روی جگر بگذارید
لبخند بزنید
حرف های تازه بشنوید
حرف های تازه بزنید
و ادامه بدهید ...
دیدگاه ها (۲)

روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرام...

آمدی.!از پسِ راهی بلند..از آن سوی دشتِ اَقاقی ها..و نورِ چشم...

مهربان بودن مهمترین قسمت انسانبودن استاین"دل" انسان است که ا...

چراغ های رابطه تاریکندچراغ های رابطه تاریکندکسی مرا به آفتاب...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

"رقابت مرگبار در بهشت"هواسنگین بود،جنگل اسرارآمیز باهرقدم ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط