اربابان من

اربابان من

خواهر ناتنی میا: ببخشید نامجون اوپا می‌دونم این دختره......(عشوه)
حرف دختر با سیلی نامجون قطع شد
نامجون : خفه شو تو الان به اموال من آسیب زدی ؟
خواهر ناتنی میا به تته پته افتاد
نامجون دست میا رو گرفت و به خانواده ی بی معرفتش نگاه کرد
نامجون:این دختر الان جزعی از اموال منه پس حق نزدیک شدن به اونو ندارید
و دخترک رو به سمت ماشین برد
دختر هنوز توی شک بود
که یک مرد غریبه از اون دفاع کرد اما پدر خودش نه....!


حمایت کنین ادامه واسه فردا
دیدگاه ها (۴)

اربابان من الان دو هفته از اومدن میا به این عمارت گذشته اون ...

اربابان من میا ویویونا : اوپسی ببخشید هواسم نبود میا : چرا ا...

اربابان من صبح شد و دختر فقط یک لباس اضافه داشت اونو در کوله...

توی این فکرم که فیک نویس بودن رو کنار بزارم چون مثل قبل فعال...

oh dear

برده ﴾۳۶ part جونگ کوک متاسف سری تکون داد و روبه خواهرش کرد:...

~من پیشم~ پارت ¹ویو..مطب روان پزشکی..ساعت ۱۰ صبحمعاون پس از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط