برادرناتنی

برادرناتنی ✨️

P³¹

( توی حیاط عمارت )

/هی کیونگ

(‌کیونگ دست راست جونگکوکه و خیلی وقته برای جونگکوک کار میکنه برای همین جونگکوک از همه باهاش بهتره )

مگه بهت نگفتم جلوی ا.ت آفتابی نشو ( لحن تند و سرد)
نمیخوام کنجکاو شه و از چیزی باخبر شه

! معذرت میخوام ارباب
(سرشو انداخت پایین ) تکرار نمیشه
/ خوبه پسر... خب کاری داشتی؟
!بله ارباب مافیای کره شمالی .....
(حرفای راجب کار ۴امیه و این جور چیزا دیگه خودتون منظور رو بفهمید 😂✨️)

ویو ا.ت

بلند شدم و از اتاق جونگکوک رفتم بیرون رفتم توی اتاقمو و لباسامو در آوردم و رفتم توی وان حمام
سوالای زیادی تو سرم بود .
و اینکه اون مرد جذاب کی بود؟( پوزخندی زد )
و سرشو گذاشت روی لبه وان و چشاشو بست
بعد از چند دقیقه از حمام اومدم بیرون و لباسامو پوشیدم و موهامو خشک کردم
و رفتم پایین روی يه مبل نشستم
( داره با خودش حرف میزنه )
_ عامم بنظرم برم بیرون یکم خوش بگذرونم اها... به مینجی زنگ بزنممم
( مینجی دوستصمیمی ا.ته و چند ساله که باهم دوستن )
( علامت مینجی = ٪ )
( بعد از ۴ تا بوق خوردن )
٪ هویییی کره خر سلاممممم
_ هایی گراززز خوبییی؟
٪ خوبم عاصیصم تو خوبیی؟
_😂😂 خوبم دختره ی دیوونه خوبم
_ میگم میخواستم یکم برم بیرون توعم‌ میای .؟
٪ وای آرهه ... پوسیدم‌ تو خونه
کی بریم ؟
_ عامم... ساعت ۶ و نیم اینا خوبه؟
٪ اره خوبه
_ پس ۶ و نیم تو کافه بانو هانول منتظرتم خر منننن
٪ اوکیی گاووو.....بوس باییی
_ بایییییی
قطع کردم و رفتم توی اتاقم نمیدونم جونگکوک هنوز توی حیاط بود با اون پسره یا نه
_ مهم نیس دختر فعلا فک کن چی بپوشییییی

بفرمایید اینم پارت جدید دهنم سرویس شد تا آپلود شد🤦‍♀️ ویسگوون خرابههه خراب
به ۲۴۵ برسونیدد❤️❤️