پارت داریم پارت ۷۶

پیر مرده رفت که تا اومدم با کورش حرف بزنم کورش بلند شدو گفت
-از جات تکون نمیخوری رها فهمیدی؟
-فارسی حرف زد یعنی خطر
-یا ابلفضل
کورش رفت که همه بلند شدن یه وضعیتی بود شما فک کن یه عالمه سیاه پوش که مافیا هستن یهو بلند شن
نکنه پدرخوانده اومده وای خدا نکنه
منم بلند شدم باهاشون که یه پیر مرد ولی بدن هیکلی اومد و نشست رو یکی از صندلی ها عصا داشت عصاشو که زد زمین همه نشستن کورش رو کنار اون پیر مرد دیدم که اون پیر مرد به دستیارش گفت
-شروع کن
-به همتون اعلام می‌کنم که مسابقه ای برای جانشینی  برگذار میشود این مسابقه خیلی عادی تر از تمام مسابقات هست به ۳ مرحله داخل جنگل دور افتاده برگذار می‌شود هرکی حقه و تله به کار ببرد بازنده وهرکس بدون ریا کاری بازی کند برنده این مسابقه است قانون بازی :تفنگ و هیچ گونه صلاح سرد و گرم نباید داشته باشید و حدود ۵ روز استراحت است بین کسانی که برنده شدن و بعد از اون کسانی که برنده شدن با هم مبارزه می‌کنند و هرکی بمیرد نفر مقابل برنده بازی و جانشین پدرخوانده محسوب می‌شود