قصه اینجاست که شب بودو هوا ریخت بهم
قصه اینجاست که شب بودو هوا ریخت بهم
من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم...
صاف بود آب و هوایم که دو چشمت بارید
که به یک پلک زدن آب و هوا ریخت بهم...
سیمین بهبهانی
من چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم...
صاف بود آب و هوایم که دو چشمت بارید
که به یک پلک زدن آب و هوا ریخت بهم...
سیمین بهبهانی
- ۲.۳k
- ۰۲ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط