نفس نفس به هوای تو خو گرفته دلم

نفس نفس به هوای تو خو گرفته دلم
غزل ترانهٔ چشم تو کو؟ گرفته دلم

هنوز واهمه دارم ز خاطرت بروم
بگو که در تب و تابی، بگو گرفته دلم

قدم قدم بکشانم به خلوتت و ببین
که جز تو از همه شهر رو گرفته دلم

کسی که سهم مرا از تو و زمانه ربود
صریح و ساده بگویم از او گرفته دلم

نه رنگ جنگل و دریا نه آسمان نه عسل
فقط به قهوهٔ چشم تو خو گرفته دلم

#ارس_آرامی
دیدگاه ها (۱)

تن تو وسوسهٔ ریز و دل من، وسوسه‌خواهنگهت صاعقه و طاقت من، خر...

کسی که بود و نبود تو بود، من بودمبرای روح پری وارهٔ تو، تن ب...

عاقلی بودم که عشق آمد امانم را گرفتبندبند جسم و جان و استخوا...

گفتم مرو ای بود من، ای تار من ای پود منآتش مشو دودم مکن، این...

پارت ۸ و ۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط