با نگاهت در دلم هی فتنه بر پا می کنی

با نگاهـــــت در دلم هی فتنه بر پا می کنی
گه گــــــره می بندی و گاهی گره وامی کنی 

تیر مـــــژگانت رهــا گردیده ، تا بر دل رسد
می نشینی گوشه ای تیرت تماشا می کنی

بهر یک بــوسه که خواهی داد روزی یا که نه
هی مــــــرا در کوه غم پایین و بالا می کنی

می نویسم قصه را وقتی به زلفت می رسم
با طناب گیـــــــــسوان  فکر بلندا می کنی

تا که ماه ابروانت سایه دارد بر ســـــــــــرم
هی لبت را از لبانم از چه حاشـــــا می کنی

اینقدر گفتم ولـــی در جنگ عقل و عشق ما
دانم آخـــــــــر عاشق بیچاره رسوا می کنی

بی مـــــــروت تو که آخر میزنی تیر خلاص
پس چـــرا افتاده را امروز و فردا می کنی

ترس بدنامی ندارم حـــــــــرف آخر را بزن
تا همه عـــالم بدانند آن چه با ما می کنی ...
دیدگاه ها (۰)

گویا باز امروز به چند مدرسه دخترانه دیگه در مناطق مختلف کشور...

برخی از مدارسی که امروز ۱۳ اسفند مورد حمله گازهای سمی قرار گ...

رییس جمهور: آمار بیکاری از هشت و نهم درصد به ۸.۲ درصد رسیده،...

🔸 عبارت «مردمی‌سازی» و «مردم خودشون...» از زبان مسئولین نظام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط