همیشه در قطار کتاب میخواندم

همیشه در قطار کتاب میخواندم
آنروز در زده شد و تو آمدی داخل
جز سلام چیزی رد و بدل نشد
آنروز تو با چشمانت مرا خواندی
سطر به سطر
کلمه به کلمه
و ختم کردی
اکنون سالهاست یک دفتر سفید با خطوط ممتد آبیم.
چه کسی منِ ساده را خط خطی خواهد کرد؟
دیدگاه ها (۱)

.

روز جمعه...رو به قبله...دست به سینه... سر پا...کمترین هدیه ا...

همیشه در قطار کنار پنجره را دوست دارمنمیدانم چرا...کتاب که د...

سؤال : کسی که علاقه ‌ای به خواندن قرآن ندارد ، چکار کند؟ پاس...

مریم یوسفی نصیری نژاد

My angel (part4) ~ قربان ماشین اماده است _ باشه … دختر از پل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط