پارت
پارت 28
"خب میتونی بیای داخل.
+(جونگوونه!)
" خودتو معرفی کن
(جونگوون خودشو خیلی سرو سنگین معرفی میکنه)
+(نکنه این سوپرایزی بود که قرار بود خوشحال ترم بکنه و بعدا خودم میفهمیدم!
"خب برو یجا پیدا کن و بشین.
&میتونم جای یکی از بچه ها بشینم؟
(در همین حین یون بیون داره با سوهیون در مورد جونگوون حرف میزنه و قربون صدقش میره، انگاری از اینکه جونگوون اینقدر جذابه تعجب کرده🤦🏻♀️)
(نویسنده: یون بیون هم مثل خودمونه رو همه کراش میزنه😔🤝🏻)
" اره حتما
(جونگوون قدم به قدم میره جلو و می ایسته جلوی میز یون بیون)
&میتونم جای تو بشینم؟(محترمانه و با یک لبخند جذاب و کشنده)
*اوه حتما، با کمال میل(و وسایلشو جمع میکنه و میره روی یه نیمکت دیگه میشه)
(سوهیون داشت با تعجب به جونگوون نگاه میکرد)
&چیزی شده؟
+این بود سوپرایزی که برام داشتی؟
&میتونی اینجوری فرض کنی
+یااا، منظورت چیه؟ مگو که فقط بخاطر من از مدرسه ات انتقالی گرفتی به اینجا!
&به هر حال تنها دلیلم تو نبودی...
ادامه دارد.....
____________________________
هوراااا پارت بعد😂🥳
#هشت_خوش_شانس#فیک#انها_یپن
"خب میتونی بیای داخل.
+(جونگوونه!)
" خودتو معرفی کن
(جونگوون خودشو خیلی سرو سنگین معرفی میکنه)
+(نکنه این سوپرایزی بود که قرار بود خوشحال ترم بکنه و بعدا خودم میفهمیدم!
"خب برو یجا پیدا کن و بشین.
&میتونم جای یکی از بچه ها بشینم؟
(در همین حین یون بیون داره با سوهیون در مورد جونگوون حرف میزنه و قربون صدقش میره، انگاری از اینکه جونگوون اینقدر جذابه تعجب کرده🤦🏻♀️)
(نویسنده: یون بیون هم مثل خودمونه رو همه کراش میزنه😔🤝🏻)
" اره حتما
(جونگوون قدم به قدم میره جلو و می ایسته جلوی میز یون بیون)
&میتونم جای تو بشینم؟(محترمانه و با یک لبخند جذاب و کشنده)
*اوه حتما، با کمال میل(و وسایلشو جمع میکنه و میره روی یه نیمکت دیگه میشه)
(سوهیون داشت با تعجب به جونگوون نگاه میکرد)
&چیزی شده؟
+این بود سوپرایزی که برام داشتی؟
&میتونی اینجوری فرض کنی
+یااا، منظورت چیه؟ مگو که فقط بخاطر من از مدرسه ات انتقالی گرفتی به اینجا!
&به هر حال تنها دلیلم تو نبودی...
ادامه دارد.....
____________________________
هوراااا پارت بعد😂🥳
#هشت_خوش_شانس#فیک#انها_یپن
- ۲.۱k
- ۱۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط