زندگیاجباری

#زندگی_اجباری
P. 1
ویو ات.
خواب بودم داشتم یه رویا میدیدم
من بودم با شوگا و جونگ کوک داشتیم دست تو دست هم راه میرفتیم و کوکم یکی از اهنگاش و میخوند چون یه رویا بود متوجه اسم اهنگ نشدم
که شوگا گفت میخوای یه چیزی رو بهت نشون بدم؟
علامت ات:+
+اره
علامت شوگا:=
علامت کوک:_
=پس دنبالم بیا
+اوم پس چرا کوک نمیاد
=اونم بعد میاد
داشتیم با سرعت راه میرفتیم منم خیلی کنجکاو شده بودم
یکم که نزدیک تر شدیم دیدم یه خانمی وسط خیابون حالش بد بود و نمی تونست از اونجا دور شه
+هی خانمم ماشیننن
+هیییی
یکم که دقت کردم چقد شبیه مامانم بود
+یونگی میخوام کمکش کنم منو یاد مادرم میندازه
=ها خب چون اون مادرته
+چی
به سرعت سمتش دوییدم
+ماماااااان برو کنار خواستم بزنمش کنار تا ماشین زیرش نکنه که یهو از خواب بیدار شدم
+هوففف خواب بود که ولی اولش که همه چی خیلی خوب بود چیشد مامانمو و دیدم؟
رفتم جلوی اینه خیس عرق شده بودم
لابد میگین چرا انقد خونه ساکته
چون من باید زود تر بیدارشم و خونه و وسایلو برای دونفر اماده کنم

30مین بعد
+اههههه
10مین بعد
تموم شد خب من میرم یکم با گوشی سرگرم شم
داشتم تو گوشیم از اعضا فیلم میدیدم وقتی حالم بد بود واقعا با اونا بهتر میشدم
با خودم میگفتم اینا خیلی وایبشون مافیا توره چرا یه باند تشکیل ندن 😂
نه بابا بیخیال
فک کن شوگا تک تیرانداز باشه مگه میشه اخه
راستش چون دوساعته تو اتاقم و همه رفتن
خواستم گوشیو بزارم کنار که بابام زنگ زده بود
علامت بابای ات: ب.ت
ب.ت امشب تمیزکاری عمارت با توعه
+همیشه همینطوره
ب.ت حاضر جوابی نکن امشب مهمون داریم یکی از بهترین بانداس
همه چی اماده باشه
+چشم

ویو شب.
..........
ادامه داره....