لاک قرمز

این لاک که میزنی بدستت
از خون جگر گرفته ام یار
بس کن تو دگر مرا نیازار
جانم به لبم رسیده ای یار...
#بهروز_بنده_مسئول
#شعر
#لاک
#قرمز
#غمگین
#لب
#نیازار
دیدگاه ها (۳)

گریه می کند

جنگ...!!!

درخت پیر

اکتشاف

ای وای مادرم، دوباره دست به بازویت گرفتی و مرا پریشان کردی، ...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

#گفتی مرا که چونی در روی ما #نظر کنگفتی خوشی تو بی‌ما زین طع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط