هر چه این احساس را در انزوا پنهان کند

هر چه این احساس را در انزوا پنهان کند
می تواند از خودش تا کی مرا پنهان کند؟

عشق، قابیل است؛ قابیلی که سرگردان هنوز
کشته خود را نمی داند کجا پنهان کند!

در خودش، من را فرو خورده ست، می خواهد چه قدر
ماه را بیهوده پشت ابرها پنهان کند؟!

هرچه فریاد است از چشمان او خواهم شنید!
هر چه را او سعی دارد بی صدا پنهان کند...

آه!، مردی که دلش از سینه اش بیرون زده ست
حرف هایش را، نگاهش را، چرا پنهان کند؟!!

خسته هرگز نیستم، بگذار بعد از سال ها
باز من پیدا شوم، باز او مرا پنهان کند..."



# عاشقانه ...
دیدگاه ها (۱)

آوِِخ هنوز زخمیم و رنج می برم دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر ...

فضای خانه که از خنده های ما گرم استچه عاشقانه نفس می کشم ! ه...

دو ساعتی که به اندازه‌ی دو سال گذشتتمام عمرِ من انگار در خیا...

یک درختِ پیرم و سهم تبرها می شوممرده ام، دارم خوراکِ جانورها...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

فرزانه صیاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط