اشتباهی از عشق p²

اشتباهی از عشقP2

و شروع کرد به گریه کردن!
+تقصیر من چیه چرا من باید اینجوری باشم؟(هروقت علامتی کنار جملس یعنی واقعا داره حرف میزنه و بلند بلند میگه)
+چرا مگه گناهم چیه؟😭😭
-چرا گریه میکنی؟
گریش بند اومد و به اون بچه نگاه کرد!
-چرا جواب نمیدی؟
+تو اسمت چیه؟
-جواب منو بده
+چون مسخرم میکنن
-منم مسخره میکنن ولی گریه نمیکنم
+چجوری میتونی گریه نکنی؟
-عادت کردم تازه با گریه هیچی حل نمیشه! اینو همیشه بابام بهم میگه
+بابات چیکارست؟
-توی شرکت کار میکنه
+بابای منم همینطور
-اسمت چیه؟
+سویون
-منم یونگی ام
+اهان خوش بختم فک کنم بتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم
-من میرم
+باشه
خوب باید دوباره تلاششو میکرد. کل تلاششو کرد و یه نقاشی قشنگ از آب در اومد
(علامت خانم لی عوض شد#)
#چقد قشنگه سویون
+اره من یه دوست جدید پیدا کردم خیلی باحاله
#اهان خیلی خوشحالم سویون
+خوب من برم اونطرف کاردستی درست کنم؟
#کلاس امروز تموم شد سویون فردا میتونی بیای
+عع باشه پس خدافظ
#خدافظ سویون
هرچی دنبال یونگی گشت نبود! انگار زودتر رفته بود پس ناراحت سمت پدر مادرش رفت اما با نگاه های پدرمادرش ناراحتیش تبدیل به خوشحالی شد
&سلامممم
+سلام مامان
-سلام دختر بابا
+بریم؟
&بریم
سوار ماشین شدن و تو ماشین:
+بابا دوست جدید پیدا کردم
&اسمش چیه؟
+یونگی
-ع چه اسم قشنگی داره
+آره خیلی باحاله ولی نتونستم برای خدافظی پیداش کنم
&فردا میتونی ببینیش
(فردا)
ساعت۷ صبح از خواب بیدار شده بود و دوید سمت در اتاق خوای پدر مادرش
باید ساعت۹ میرفت مهد کودک
+مامانننننننننن
&وایییی چیه چی شده؟ چیزی شکست؟ دزد اومده؟ چرا؟ کی؟ چی برده؟
+خخخخ مامان هیچی نشده میگم بپوش بریم مهد کودک
&چی؟ وایسا ببینم برای این بیدارم کردی وایسا گیرت بیارم وایسا...
-من برم حموم الان میام
بعد همگی اماده شدن و به سمت مهد کودک حرکت کردند
+خداحافظ مامان خدافظ بابا
مامان بابا: خدافظ
+سلام خانم لی
#سلام سویون چه زود اومدی
+اومدم دوستمو ببینم
#اهان باشه الاناس که همه بیان
+من میرم کاردستی درست کنم
#باشه
رفت سمت میز و یکم با کاغذا ور رفت و یه گربه 🐱 درست کرد
قرار بود یادگاری این رو بده به یونگی
+اومدی یونگی سلام
-سلام خوبی
+اره بیا این برای توعه
-ع ممنون چه قشنگه نگهش میدارم
+خواهش میکنم
مهدکودک امروز هم با خوشی تموم شد و همه رفتند خونه هاشون
صبح زود از خواب بیدار شد و دوید سمت اتاق تا لباساشو بپوشه و بره مهد کودک اما اینبار بابا نبود! چرا؟
رفتن تو مهد کودک و سویون۲ ساعت کامل منتظر یونگی موند اما نیومد
عجیب نیست؟ چرا نیومدن؟ هیچکدوم نه بابا نه یونگی!
شما چی فکر میکنین؟
دیدگاه ها (۰)

اشتباهی از عشق p³

لباس

سناریو

خیانتp⁵

P4🍯//بعد از غذا&بابا-جانم؟&میشه بریم پیش مامان-چرا نمیشه بری...

رمان انیمه «هنوز نه!» چپتر ۸

part22🦋-{نشسته بالا سرس و دستاشو گرفته} بهتری قشنگم ؟&اوهم-م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط