سلام وارث تنهای بی نشانی ها

سلام وارث تنهای بی نشانی ها
خدای بیت غزل های آسمانی ها
نیامدی و کهنسالان ما مردند
شکسته پیر و مریضند نوجوانی ها
چقدر تهمت ناجور بارمان کردند
چقدر طعنه که دیوانه ها روانی ها
کسی برای نجات شما نمی آید
کسی نمیرسد از پشت ندبه خوانی ها
مسیح آمدنی ..سوشیانت ای موعود
تو هرکه هستی از آن سوی مهربانی ها
بگو به حرف بیایند مردگان سکوت
زبان شوند و بگویند بی زبانی ها
هنوز پنجره ها باز میشوند و هنوز
تهی است کوچه از آواز شادمانی ها
و زرد میشود و دانه دانه می افتد
کنار پنجره ها برگ شمعدانی ها...
الهم عجل لولیک الفرج .....................................................
دیدگاه ها (۱)

..صدایت میکنم آقا... همین جایم... خودم...تنها... از این پایی...

با چشم تر پروانه بودن مزه داردمست دو تا پیمانه بودن مزه دارد...

ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ؛ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛ﻋﺪﻩ ﺍﯼ...

فراموش مکن که:انسان مانند رودخانه است؛هر چه عمیق تر باشد آرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط