فکر کن
فکر کن!
تو بیایی و من باشم!
در آن عصر طلایی روشن....
تو باشی و
من باشم و
جاده ای بی انتها و بس!
فکر کن برف ها برف شادی ات شوند.....
و باران و برگ ها پذیرای آن قدوم والایت
و من باز مسخ چشمان سیاهت، و خال گونه ات...
که بار را کدره دیوانه ات...
تو بیایی و من باشم!
در آن عصر طلایی روشن....
تو باشی و
من باشم و
جاده ای بی انتها و بس!
فکر کن برف ها برف شادی ات شوند.....
و باران و برگ ها پذیرای آن قدوم والایت
و من باز مسخ چشمان سیاهت، و خال گونه ات...
که بار را کدره دیوانه ات...
- ۱.۳k
- ۲۵ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط