و گفت یک روز دلم گم شده بود گفتم الهی دل من باز ده

و گفت: یک روز دلم گم شده بود. گفتم: الهی، دلِ من باز دِه. ندایی شنیدم که : یا جنید ، ما دل بدان ربوده ایم تا با ما بمانی، تو باز می خواهی که با غیر بمانی.

#تذکره_الاولیاء
#عاشقانه #دسته_گل
دیدگاه ها (۱)

روزی به خواب تو می‌آیم می‌بینی که من تواَمو تیمارستانی با صد...

لذت عشق،تو راداشتن استتو که باشی عشق زیباترینمطلق هر لحظه ی ...

نشان ماه می دیدم،به صدخانه بگردیدم ،از این تفتیش بِرهانم ،تو...

چو غنچه گرچه فروبستگی ست کار جهانتو همچو باد بهاری گره گشا م...

دلم کنار تو یک کوه، شانه می خواهدو با تو گوشه ی دنجی شبانه م...

به سر شوق سر کوی تو دیرم

چای دم كن با محبت ميهمانت ميشوممن همان قند دو پهلوی لبانت مي...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط