شاگرد انتقالی پارت ۵۸ (طولانی)
اون دو تا باهم از کنارم رد شدن و رفتن، قراره با والهالا دعوا کنیم؟ میدونستم که میتسویا یا دراکن بهم توضیح نمی دن پس می دونستم که باید برم پیش کی!
پاه چین خونه بود جلوی تلوزیون نشسته بود و داشت چیپس می خورد که ا/ت درو زد پاه اومد و درو باز کرد
پاه:ا/ت! سلام چخبرا؟
ا/ت: سلام اومده بودم درمورد جلسه بپرسم.
پاه: بفرما بشین!
و یک قسمت از مبلش را که هرچیزی رویش پیدا میشد برای ا/ت تمیز کرد ا/ت نشست و پاه به او چیپس و پفک تعارف کرد
ا/ت: ممنون پاه نمی خورم! اومدم بپرسم چی تو جلسه گفته شد و چرا قراره با والهالا دعوا کنیم؟
پاه: والهالا با کمک میبیوس کثیف کاری های زیادی رو تو منطقه ی تومان مرتکب شدن که باعث عصبانی شدن مایکی و تومان شده مایکی به اونا اخطار داده که از کاراشون دست بردارن اما اونا گوش نکردن و مایکی معتقده هیچ راهی به جز جنگ نمی تونه این وضعیت رو درست کنه و قراره کم کم برای جنگ اماده شیم.
ا/ت: اوهوم..پس جریان اینه! خیلی ممنونم!
پاه: راستی چرا امروز نیومدی جلسه؟
ا/ت: خواب موندم..بعدا می بینمت!
پاه: خداحافظ!
راهی خونه شدم از کنار پارک رد شدم تصمیم گرفتم یکم برم پارک رفتم و نشستم رو نیمکت و به فکر فرو رفتم یه دعوا؟ اما بین ما و والهالا؟ والهالا دوبرابر ماست چطوری می خوایم شکستشون بدیم به صفحه ی گوشی نگاه کردم ساعت ۶ بعد از ظهر بود پا شدم رفتم و از جلو تکیه دادم به دیوار کوتاهی که رو به دریا بود داشتم از منظره لذت می بردم غروب بود به اطراف نگاه میکردم که دوتا بازوی گرم دورم حلقه شد یک نفر منو از پشت ب☆غ☆ل کرده بود.
پاه چین خونه بود جلوی تلوزیون نشسته بود و داشت چیپس می خورد که ا/ت درو زد پاه اومد و درو باز کرد
پاه:ا/ت! سلام چخبرا؟
ا/ت: سلام اومده بودم درمورد جلسه بپرسم.
پاه: بفرما بشین!
و یک قسمت از مبلش را که هرچیزی رویش پیدا میشد برای ا/ت تمیز کرد ا/ت نشست و پاه به او چیپس و پفک تعارف کرد
ا/ت: ممنون پاه نمی خورم! اومدم بپرسم چی تو جلسه گفته شد و چرا قراره با والهالا دعوا کنیم؟
پاه: والهالا با کمک میبیوس کثیف کاری های زیادی رو تو منطقه ی تومان مرتکب شدن که باعث عصبانی شدن مایکی و تومان شده مایکی به اونا اخطار داده که از کاراشون دست بردارن اما اونا گوش نکردن و مایکی معتقده هیچ راهی به جز جنگ نمی تونه این وضعیت رو درست کنه و قراره کم کم برای جنگ اماده شیم.
ا/ت: اوهوم..پس جریان اینه! خیلی ممنونم!
پاه: راستی چرا امروز نیومدی جلسه؟
ا/ت: خواب موندم..بعدا می بینمت!
پاه: خداحافظ!
راهی خونه شدم از کنار پارک رد شدم تصمیم گرفتم یکم برم پارک رفتم و نشستم رو نیمکت و به فکر فرو رفتم یه دعوا؟ اما بین ما و والهالا؟ والهالا دوبرابر ماست چطوری می خوایم شکستشون بدیم به صفحه ی گوشی نگاه کردم ساعت ۶ بعد از ظهر بود پا شدم رفتم و از جلو تکیه دادم به دیوار کوتاهی که رو به دریا بود داشتم از منظره لذت می بردم غروب بود به اطراف نگاه میکردم که دوتا بازوی گرم دورم حلقه شد یک نفر منو از پشت ب☆غ☆ل کرده بود.
- ۱.۵k
- ۱۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط