میترسی به تو بگویم تو از زندگی میترسی

می‌ترسی به تو بگویم __ تو از زندگی می‌ترسی
از مرگ بیشتر از زندگی
از عشق بیشتر از هر دو می‌ترسی.
به تاریکی نگاه می‌کنی از وحشت می‌لرزی
و مرا در کنار خود از یاد می‌بری.

#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱)

بر سرو سینه ی من بوسه ی گَرمش گل کردجانِ حسرت زده زان خاطره ...

کار دیگری نداریممن و خورشید؛برای دوست داشتن ات؛بیدار می شویم...

با کدام بال می‌تواناز زوال روزها و سوزها گریخت!با کدام اشک م...

با شما از زخمی سخن می‌گویم برآمده از نیزه‌های نادانی و ما هم...

چشم های توکه مثل خون دررگ های من دویدیک بار دیگرمرا به زندگی...

شاید ....اگر کمی بیشتر می ماندیکمی بیشتر مرا نگاه میکردیمی ف...

آیدای کوچولوی منآن‌قدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط