می توان عاشق بود

می توان عاشق بود
به همین آسانی..
من خودم
چندسالی ست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق درباد
عاشق گندم شاد!
آری
میتوان عاشق بود
مردم شهر ولی میگویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار!
عشق یعنی خلوتی با یک یار!
یابقول خواجه، عشق یعنی لحظه ی بوس و کنار!
من نمیدانم چیست
اینکه این مردم گویند..
من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم...
عشق را اما من،
باتمام دل خود میفهمم!
عشق یعنی رنگ زیبای انار..
دیدگاه ها (۴)

ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ اینگونه ﺷﮑﺎﺭ می کنند:.......ﺭﻭﯼ ﺗﯿﻐﻪ ﺍ...

دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم!می شوم غرق علمدار...عمو... ...

اولین سحری

مطمئن باشوقتی برای کسی مهم باشیاو همیشه راهی برای وقت گذاشتن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط