دیدم دلم گرفته هوای گریه دارم

دیدم دلم گرفته , هوای گریه دارم
تو این غروب غمگین , دور از رفیق و یارم

دیدم دلم گرفته,دنیا به این شلوغی
این همه آدم اما من کسی رو ندارم

دیدم غروبه اما , نه مثل هر غروبی
پهنای آسمونو هرگز ندیده بودم از غم به این شلوغی

دیدم که جاده خسته س, از این که عمری بسته س
اونم تموم حرفاش,
یا از هجوم بارونه
یا از پلی شکسته س
اونم تمومه راهاش, یا انتها نداره یا در میونه بسته س

من و غروب و جاده
رفتیم تا بی نهایت از دست دوری راه
یکی نداشت شکایت

گم شدیم از غریبی , من و غروب جاده
از بس هوا گرفته , از بس غم زیاده

پر از غبار غم بود هر جا نگاه می کردی
کی داشت خبر که یک روز میری که برنگردی
دیدگاه ها (۱)

سُـ ـ ـکوتـ ـِ سـ ـ ـَرد فـ ـ اصـ ـ ـــِله هـ ـا تنـ ـ ـ ـَم...

ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﯽ ﺗﺮﺍﻧﻪﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﺷﺒﺎﻧﻪﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﻣﺮﺩ ﺗﻨﻬ...

سهم من از با تو بودن شکستن بود ، از قلبت به من کوله باری از ...

دلم برای تو می سوزد،که این شب ها گوشه ای می نشینی و فکر می ک...

# رز _ سیاه PART _ 44 تارا: صب از خواب بیدار شدم حس خستگی و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط