پارت
#پارت۲
با رسيدنم به پاتوق ماشينو يجا پارک ميکنم...ميخام پياده شم که گوشيم زنگ ميخوره...ناشناسه...جواب ميدم:بله؟!...صداي ريز دخترونه از،پشت خط مياد:سلام من ستارم دوست انا...هموني ک باهاش دعوا کرديو گفتي ک انا ادمه بدي نيسو نامرد نيس...خشک گفتم:خب الان ک چي؟!...ادامه داد:ميخام بشنوي ک چطور داره پشتت حرف ميزنه...ميخام بهت ثابت شه که فروختت خانوم راد...تنم يخ ميزنه...سعي ميکنم خودمو نبازم و ميگم:خب ثابت کن...انگار ک گوشيو رو اسپيکر ميزاره...صداي انا رو ميشنوم:اوووف ارامو ک نگو...دختره احساساتي...البته احساساتيم نيسا ولي خب کلا رو مخه...اولا تفريحي باهاش بودم الان ديدم بد وابستم شده دلم براش سوخت...حسه خفگي بهم دست ميده...صداي قهقهه اش تو ماشين ميپيچه و ادامه ميده:کلا فازش معلوم نيس...ادم باهاش حال نميکنه...ميدوني...صداي انا قطع ميشه و صداي ستاره پخش ميشه: خب شنيدي؟!حالا باورت شد؟!...با سرد ترين لحنم ميگم:کجايين؟!...از تعجب چن لحظه سکوت ميکنه و ميگ الان اسم ميکنم...بدونه حرفي قطع ميکنم و ماشينو روشن ميکنم...با سرعت ميرونم و بين ماشينا لايي ميکشم...حالم بد بود، از حماقتي ک کردم، ن از انا،از خودم که به ينفر گذاشتم اينجوري پشتم حرف بزنه...از خودم ناراحتم ک الکي بزرگش کردم...وقتي ارزشش کمتر از اشغال بود...فرمون تو دستام فشار ميدم...انقد ک انگشتام ب سفيدي ميزنه...بازي خوردم...بدم خوردم...به ادرسي ک ستاره اس داد ميرسمو سريع ماشينو پارک ميکنم و پياده ميشم...با قدماي بلند وارد سفره خونه ميشم و با چشم دنبالشون ميگردم...ستاره رو ميبينم ک رو به روم نشسته بودو انا پشت بهم بود و بغل دستيش...اخمام بد تو هم ميره...پوزخندي ميزنم و به بهترين کسي ک فک ميکردم تو دنيا دارم نگاه ميکنم...خيلي راحت داشت باکسي ک خط قرمزم بود حرف ميزد و بلند بلند ميخنديد...پس جلو اين احمق منو خورد کرد...ب سمته تختشون ميرم...نميدونم ستاره از نگاهم چي ميبينه ک سريع بلند ميشه و باترس نگام ميکنه...با بلند شدنش انا و مينام بلند میشن...
#Aram
پارت۱:https://wisgoon.com/pin/30650232/
پارت۳:https://wisgoon.com/pin/30650599/
#خاص
با رسيدنم به پاتوق ماشينو يجا پارک ميکنم...ميخام پياده شم که گوشيم زنگ ميخوره...ناشناسه...جواب ميدم:بله؟!...صداي ريز دخترونه از،پشت خط مياد:سلام من ستارم دوست انا...هموني ک باهاش دعوا کرديو گفتي ک انا ادمه بدي نيسو نامرد نيس...خشک گفتم:خب الان ک چي؟!...ادامه داد:ميخام بشنوي ک چطور داره پشتت حرف ميزنه...ميخام بهت ثابت شه که فروختت خانوم راد...تنم يخ ميزنه...سعي ميکنم خودمو نبازم و ميگم:خب ثابت کن...انگار ک گوشيو رو اسپيکر ميزاره...صداي انا رو ميشنوم:اوووف ارامو ک نگو...دختره احساساتي...البته احساساتيم نيسا ولي خب کلا رو مخه...اولا تفريحي باهاش بودم الان ديدم بد وابستم شده دلم براش سوخت...حسه خفگي بهم دست ميده...صداي قهقهه اش تو ماشين ميپيچه و ادامه ميده:کلا فازش معلوم نيس...ادم باهاش حال نميکنه...ميدوني...صداي انا قطع ميشه و صداي ستاره پخش ميشه: خب شنيدي؟!حالا باورت شد؟!...با سرد ترين لحنم ميگم:کجايين؟!...از تعجب چن لحظه سکوت ميکنه و ميگ الان اسم ميکنم...بدونه حرفي قطع ميکنم و ماشينو روشن ميکنم...با سرعت ميرونم و بين ماشينا لايي ميکشم...حالم بد بود، از حماقتي ک کردم، ن از انا،از خودم که به ينفر گذاشتم اينجوري پشتم حرف بزنه...از خودم ناراحتم ک الکي بزرگش کردم...وقتي ارزشش کمتر از اشغال بود...فرمون تو دستام فشار ميدم...انقد ک انگشتام ب سفيدي ميزنه...بازي خوردم...بدم خوردم...به ادرسي ک ستاره اس داد ميرسمو سريع ماشينو پارک ميکنم و پياده ميشم...با قدماي بلند وارد سفره خونه ميشم و با چشم دنبالشون ميگردم...ستاره رو ميبينم ک رو به روم نشسته بودو انا پشت بهم بود و بغل دستيش...اخمام بد تو هم ميره...پوزخندي ميزنم و به بهترين کسي ک فک ميکردم تو دنيا دارم نگاه ميکنم...خيلي راحت داشت باکسي ک خط قرمزم بود حرف ميزد و بلند بلند ميخنديد...پس جلو اين احمق منو خورد کرد...ب سمته تختشون ميرم...نميدونم ستاره از نگاهم چي ميبينه ک سريع بلند ميشه و باترس نگام ميکنه...با بلند شدنش انا و مينام بلند میشن...
#Aram
پارت۱:https://wisgoon.com/pin/30650232/
پارت۳:https://wisgoon.com/pin/30650599/
#خاص
- ۱۲.۲k
- ۲۸ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط