هر رنج که میرسد به جانم

هر رنج که می‌رسد به جانم
از خود رسدم اگر بدانم

از هیچکسم شکایتی نیست
از خویش به خویش در فغانم

بر من، از من غم است و محنت
از بود و نبود خود به جانم

درد دل من ز غیر من نیست
خود درد دل و بلای جانم

خود سدّ رهِ سلوک خویشم
خارم که به پای خود نهادم...
#فیض_کاشانی
دیدگاه ها (۲)

قسم به شعرِ نگاه و ترانهٔ چشمتپُر است دفترم از عاشقانهٔ چشمت...

تو با کدام زبان صدایم می زنیسکوت تو را لمس می کنم...به من که...

‌دست هر نااهل بیمارت کندسوی مادر آ که تیمارت کند #مولانا

رنـجِ تـو بـر جـان مـا بـادا مبـادا بـر تـنـت ... #مولانا+حض...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

شعر

حمزه فلاح

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط