از شهوتی که از تنمالی کردن

از شهوتی که از تنمالی کردن...

دلم به دلت دست میدهد...

متــ ـــــــ ــــــنفرم...!!!!

سبک وحشیانه ات را عملی میکنی...

جذر باکره بودنم را میگیری...

و عقده هایت را سر تن ظریفم خالی میکنی...

از درد جیغ میکشم...

از درد زخم خورده ای که با تیغ حرف هایت...

بر جانم می افتد...

زیرخواب تمام نفرت های خیس خورده ات میشوم...

و پاره میکنی...

احساس نجیبم را...

و دلم از دختر بودنش....

برای ابد وداع میکند...

تو به کناری میروی و پیپ خود را...

در تاریکی مطلق زمان روشن میکنی ...

و من دستمال خونی خود را...

برای مادر درونم نگه میدارم ...

برای مادری که تمام عمر ، به هرزگی من اطمینان داشت...

میخواهم رویش را سفید کنم...

باقی شب را...

در آغوشت میگذرانم...

بی آنکه احساست را نصیبم کنی...

من چیزی برایت جز (( هوس )) نبودم...هوسی که تو را...

به اوج لذت مردانه ات میرساند...

شهوتت که گل میکند...

چشم هایت هیچ جا را نمیبیند...

حتی منی را که ، زیر تپش های قلبت دست و پا میزنم...

شهوتت که گل میکند...

عقلت را از دست میدهی...شبیه پسری خردسالــ...

پافشاری میکنی بر...

شهوتت که گل میکند...

هیچ چیزی برایت نیستم جز کالای جنسی...

شهوتت که گل میکند...

تمام بدنم را دست خورده میکنی...

و من برای شهوتی که گل کرده مترسکی بیش نیستم...

شهوتی که گل میکند را نمی خواهم...

شهوتت که گل میکند...

آهـ...

لعنت به این شهوتی که بیجا گل میکند...
دیدگاه ها (۷)

آتش را مردها پیدا کردندگرما را زنان لبخند را زن ها کشف کردن...

کاش خوشبختی هم مانند مرگ حق هرانسانی بود...

از چه می هراسیدزنی نیمه عریان...باچشمانی که نگاهشمی درد........

من یک زنم!نه جنس دوم ،نه یک موجود تابع ،نه یک ضعیفه،نه یک تا...

تفاوت اساسی و بنیادین میان مقاومت و جنگ در همینجاست. جنگ برا...

تفاوت اساسی و بنیادین میان مقاومت و جنگ در همینجاست. جنگ برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط