مرا سیراب ن از حضورت

مرا سیراب ڪُن از حضورت
و بگذار دیدگانم یڪ دل سیر
از بودنت ببارند
بهارم را سبزینه باش
و نوبرانه عشق لب هایت را
سرخ و داغ به من هدیه بده
بگذار در دایره سیاه نگاهت
تا همیشه بودنم نقش ببندد و
ساعت شماته دارِ ضربانِ قلبم
تنها با حضور تو بنوازد
دیدگاه ها (۱)

ﺻﺪﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡﺑﮕﻮ ... ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮﭼﻪ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩﺍﺯ ﻣﻦ ، ﺍﺯ ﺗﻮﺍﺯ ...

دلـــم کـه میگیرد ...دلتنگـــ  که میشــوملابه لای آشفتــگی ه...

همیشه که نباید همه چیز ، خوب باشد !در دل مشکلات است که آدم ،...

تو را میخواهم برای پنجاه سالگیشصت سالگی ، هفتاد سالگی ...تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط