اسم عشقه ترسناک

اسم عشقه ترسناک
پارت ۱۰۳
[ویو ملودی]
چشمام باز کردم..روی تخت بودم.. سروم رو دستم وصل بود..هوا تاریک شده بود.. صدای زنگ
گوشی کنارم حس کردم ..دستم به زور هم که شده بلند کردم و گوشی برداشتم..جوابش دادم
که صدای آرتور تو گوشم پیچید
آرتور: جوجه حالت خوبه ؟
با صدایی که از ته چاه می‌ یومد لب از لب باز کردم
ملودی: تق... تقریباً..دلم..برات..تن.گ شده..
آرتور: دختر خوشگل من... ببخشید نتونستم زودتر پیدات کنم.. ببخشید اون شب نیومدم خونه
قطره اشکی از چشمام افتاد
ملودی: مهم نیست
آرتور: یادت نیست کیا بودن اونجا ؟
ملودی: آدم ته مو بود..جانگ بود و یونا...
یهو قطع کرد...گوشی کنار گذاشتم ‌‌...بدنم تکون ریزی دادم که درد بدی تو وجودم روشن شد در
اتاق باز شد ... ادوارد بود ‌‌..... اومد کنارم نشست..بدنم جوری ناتوان بود که نمی تونستم بغلش
کنم ...
ادوارد: خوبی عزیزم ؟ ..دلم برات یک ذره شده بود
ملودی: تقریباً..منم..
دستم به زور هم که شده باز کردم که خم شد بغلم کرد دستم روی کمرش نشوندم........موهاش
بوسیدم ... داداشم و دوستم بود
ملودی: ترسیدم که نتونم ببینمت
ادوارد: حتی روزا هم بدون شنیدن صدای تو خسته کننده بود...
ازم جدا شد صاف نشست دستم گرفت بوسید
ادوارد: می دونی تو تنها کسی هستی که دارم من پدر و مادری ندارم.. فقط تو رو دارم.. ...حس
کردم دارم تنها امید زندگیم از دست میدم